سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سقای کربلا
 
کتاب مقدس مسیحیان از دو بخش عهد قدیم و عهد جدید تشکیل شده است. عهد قدیم شامل تورات و چند کتاب دیگر است که داستان آغاز جهان و سرگذشت بنی‌اسرائیل و پیامبران و پادشاهان این قوم را بیان می‌کند. عهد جدید نیز شامل انجیل و چند کتاب دیگر است که سرگذشت عیسی و اولین مسیحیان را بیان می‌کند. ساختار کتاب مقدس در جدول زیر آمده است.

کتاب مقدس
عهد جدید
عهد قدیم
ملحقات انجیل
انجیل
ملحقات تورات
تورات
اعمال
رومیان
...
یهودا
مکاشفه
متی
مرقس
لوقا
یوحنا
یوشع
داوران
...
زکریا
ملاکی
تکوین
خروج
احبار
اعداد
تثنیه

 
چنانکه دیده می‌شود تورات خود از پنج کتاب تکوین، خروج، احبار، اعداد و تثنیه تشکیل شده است. این پنج کتاب در ابتدای عهد قدیم قرار دارند. انجیل نیز از چهار کتاب تشکیل شده است که زندگی و تعالیم عیسی را به قلم چهار نفر از اولین پیروان عیسی به نامهای متی، مرقس، لوقا، و یوحنا بیان می‌کند.
کتاب تکوین، اولین کتاب تورات، داستان آفرینش جهان و انسان و سرگذشت اولین پیامبران است. روایت این کتاب از آغاز آفرینش و زندگی اولین پیامبران به روایت قرآن نزدیک است. کتاب تکوین با سرگذشت یعقوب و یوسف و مرگ یوسف پایان می‌پذیرد.
کتاب خروج داستان موسی و بنی‌اسرائیل و خروج آنها از مصر به سوی سرزمین موعود را بازگو می‌کند. مهمترین دستورات خدا به موسی که به «ده فرمان» معروف است در این کتاب آمده است:
 
خدا این گونه سخن گفت:
من خداوند، خدای تو هستم، همان خدایی که تو را از اسارت در مصر آزاد کرد.
خدایان دیگری غیر از من نداشته باش.
هیچگونه بتی به شکل آنچه در آسمان یا بر زمین یا در دریاست درست نکن، در برابر آنها خم نشو و آنها را بندگی نکن. چون من خدای غیوری هستم و کسانی را که از من نفرت دارند تا نسل سوم و چهارم مجازات می‌کنم، و بر کسانی که مرا دوست بدارند و از دستوراتم پیروی کنند تا هزار پشت رحمت می‌کنم.
نام مرا بیهوده به زبان نیاور. خدا کسی را که نامش را بیهوده به زبان آورد بدون مجازات نمی‌گذارد.
روز سبت را به یاد داشته باش و آن را مقدس بدار. در هفته شش روز کار کن، ولی در روز هفتم که سبت خداوند است هیچ کاری نکن. نه خودت، نه پسرت، نه دخترت، نه غلامت، نه کنیزت، نه مهمانت، نه چارپایانت. چون خداوند آسمان و زمین و دریا و هرچه را که در آنهاست در شش روز آفرید و روز هفتم استراحت کرد. پس او روز سبت را مبارک و مقدس کرد.
پدر و مادرت را احترام کن تا در سرزمینی که خدا به تو خواهد داد، عمر طولانی داشته باشی.
قتل نکن.
زنا نکن.
دزدی نکن.
بر ضد همسایه‌ات شهادت دروغ نده.
چشم طمع به مال و ناموس و غلام و کنیز و خر و گاو همسایه‌ات نداشته باش. (خروج 20:1 تا 20:17)
 
سه کتاب بعدی تورات یعنی احبار، اعداد و تثنیه نیز به سرگذشت بنی‌اسرائیل و عبور آنها از بیابان برای رسیدن به سرزمین موعود می‌پردازد. حجم بزرگی از این کتابها به جزئیات احکام دینی اختصاص دارد. در کتاب تثنیه ده فرمان دوباره تکرار شده است. این کتاب با مرگ موسی خاتمه می‌یابد.
چنانکه دیده می‌شود، در رأس احکام تورات دعوت به توحید و نهی از بت‌پرستی است. در انجیل نیز توحید اولین اصل است. بنا به انجیل، یک روحانی یهودی از عیسی پرسید کدام فرمان از همه مهمتر است؟ عیسی جواب داد:
 
اولین فرمان این است: ای بنی‌اسرائیل بشنوید، خدای ما خدایی واحد است. و باید او را با تمام قلب و جان و فکر و نیروی خود دوست بدارید. این اولین فرمان است.
دومین فرمان این است: همسایه‌ی خود را مانند خودتان دوست بدارید. هیچ فرمانی از این دو بزرگتر نیست. (مرقس 12:29 تا 12:31)
 
اگرچه سخنان عیسی در مجموعه‌ای به نام انجیل جمع‌آوری شده است، اما عیسی بسیاری از مطالب خود را از تورات بازگو می‌کرد. آیات فوق از انجیل، بازگویی آیات زیر از تورات است:
 
ای بنی‌اسرائیل بشنوید: خدای ما خدایی واحد است.
و باید او را با تمام قلب، جان، و توان خود دوست بدارید. (تثنیه 6:4 و 6:5)
انتقام نگیرید و از مردم کینه نداشته باشید، بلکه همسایه‌‌ی خود را مانند خودتان دوست بدارید. من خداوند هستم. (احبار 19:18)
 
تورات و انجیل در بعضی از فروع متفاوتند، اما اصل توحید در میان این دو مشترک است. عیسی با اینکه از دینداری یهودیان انتقاد می‌کرد، خود از میان یهودیان برخاسته بود و در توحید پیرو تورات بود:
 
شیطان عیسی را به قله‌ی کوه بسیار بلندی برد و تمام ممالک جهان و شکوه آنها را به او نشان داد و گفت: اگر زانو بزنی و مرا بپرستی، همه‌ی اینها را به تو می‌بخشم.
عیسی گفت: دور شو ای شیطان. کتاب می‌گوید خدا را بپرست و تنها او را بندگی کن. (متی 4:8 تا 4:10)
 
قرآن نیز همچون تورات و انجیل بر اصل توحید بنا شده است. بسیاری از احکام قرآن بازگویی احکام تورات و انجیل است:
 
به موسی کتاب دادیم و آن را رهنمود بنی‌اسرائیل کردیم که جز من وکیلی نگیرید. (اسراء 2)
با خدا خدایان دیگری قرار نده که نکوهیده و خوار خواهی شد.
و پروردگارت امر کرد که جز او را بندگی نکنید و به پدر و مادر احسان کنید. و اگر یکی از آنها یا هردو در نزدت به پیری رسیدند به آنها «اُف» نگو و پرخاش نکن. با آنها شایسته سخن بگو. (اسراء 22 و 23)
و به زنا نزدیک نشوید که راهی بد و زشت است.
و نفسی را که خداوند حرام کرده است جز به حق نکشید. و هر کس مظلوم کشته شود برای ولیّش حقی قرار دادیم. پس او در قتل زیاده نرود. او منصور است. (اسراء 32 و 33)
 
پرهیز از دزدی و دروغ و زنا و سایر احکام اخلاقی در آیات و سوره‌های دیگر قرآن نیز بیان شده است، اما همواره پرهیز از شرک اولین و مهمترین حکم است:
 
ای پیامبر، چون زنان مؤمن نزدت آمدند که با تو بیعت کنند که چیزی را با خدا شریک نکنند و دزدی نکنند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و افترایی پیش دست و پای خود نیاورند و در نیکی از تو نافرمانی نکنند، با آنها بیعت کن و از خدا برای آنها آمرزش بطلب که خدا آمرزنده و مهربان است. (ممتحنه 12)
 
به این ترتیب واضح است که اصل توحید اولین و مهمترین اصل در تعالیم پیامبرانی همچون موسی، عیسی و محمد است. این اصل از پیامبری به پیامبر دیگر تغییر نمی‌کند، بلکه اولین تلاش پیامبران خدا این است که اگر در میان پیروان پیامبران پیشین خدشه‌ای بر این اصل وارد شده است، آن را تصحیح کنند. مسیحیان حجاز در عصر نزول قرآن، همچون مسیحیان امروز اولین اصل کتاب خود را نقض می‌کردند و قرآن از آنان انتقاد می‌کرد:
 
خدا گفت: ای عیسی پسر مریم، آیا تو به مردم گفتی که غیر از خدا من و مادرم را به خدایی بگیرید؟ گفت: تو منزهی. من نمی‌توانم چیزی بگویم که سزاوار من نیست. اگر من گفته بودم می‌دانستی. تو آنچه در نفس من است می‌دانی و من آنچه در نفس توست نمی‌دانم. تو دانای غیبی.
چیزی به آنان نگفتم جز آنچه به من فرمان دادی؛ اینکه خدا را بندگی کنید که خداوند من و شماست. مادامی که در میان آنان بودم شاهد آنان بودم و چون روح مرا گرفتی تو مراقب آنان بودی. تو بر هر چیز گواهی. (انعام 116 و 117)
 
مسیحیان به عیسی خدا می‌گویند، اما به مریم خدا نمی‌گویند. با این حال قرآن می‌گوید که مسیحیان مریم را نیز به خدایی می‌گیرند. بعضی از نویسندگان مسیحی گمان کرده‌اند که قرآن در بیان شخصیتهای سه‌گانه‌ی تثلیث اشتباه کرده است و مریم را یکی از آنها تصور کرده است. این گمان درست نیست. خدایان مسیحیان از دیدگاه قرآن تنها به عیسی و مریم محدود نمی‌شود و بسیاری از اشخاص دیگر از جمله احبار و راهبان را نیز شامل می‌شود. جمع خدایان مسیحیان بسیار بزرگتر از کسانی است که رسماً خدا نامیده می‌شوند:
 
غیر از خدا احبارشان و راهبانشان و مسیح پسر مریم را به خدایی گرفتند، در حالی که دستور نداشتند غیر از خدای واحد را بندگی کنند. او از آنچه شریک می‌کنند پاک است. (توبه 31)
 
قرآن از اهل کتاب می‌خواهد که یکدیگر را به خدایی نگیرند:
 
بگو ای اهل کتاب، بر سر سخنی بیایید که بین ما و شما یکسان است: اینکه غیر خدا را بندگی نکنیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما غیر از خدا بعضی دیگر را به خدایی نگیرد. اگر
پشت کردند بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم. (آل عمران 64)
 
بر خلاف تصور ما، خدایان مشرکان حجاز در عصر نزول قرآن اشخاص بودند، نه اشیا. این اشخاص، از عیسی و مریم گرفته تا احبار و راهبان، همگی شخصیتهای دینی بودند. در اینکه منظور از به خدایی گرفتن این افراد چیست، حدسهای مختلفی در تفاسیر قرآن زده شده است. اما اهل کتاب امروزه نیز حاضرند و ما می‌توانیم رفتار آنها را فارغ از حدسیات تاریخی، از نزدیک مشاهده و تحلیل کنیم.

[ چهارشنبه 89/12/4 ] [ 9:6 صبح ] [ رضا یوسفی ]
.: Weblog Themes By MihanSkin :.

درباره وبلاگ

امکانات وب